سرماخوردگی
سلام قند عسلم
مامانی رو ببخش که زیاد وقت نمیکنه خاطرات پسر گلشو بنویسه آخه این چند روز حسابی سرما خورده بودی و من همش نگران تو بودم یا گریه میکردی و تو بغل مامانی بودی یا بهت دارو می دادم آخه تو خیلی بد دارو می خوری و دارو خوردنت برای خودش پروژه ای هست
الهی من فدات بشم گل پسرم! نمی دونی این چند روز من چی کشیدم شبا تا صبح نمی خوابیدم و نگرانت بودم خودت هم شبا خیلی ناآرومی می کردی کار منم شده بود گریه!
حالا خدا رو شکر حال پسر گلم یه کم بهتر شده مامانی هم قول میده بیشتر مواظبت باشه و به حرف کسایی که میگن پسرتو این همه نپوشون گوش نده تا ایشالا پسرم دیگه مریض نشه.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی